- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مناجات نیمه شعبان با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
اگرچه غـايبى، امّا حضورِ تو پيداست چه غيبتىست؟ كه عطرِ عبور تو پيداست مقام گلشنِ اشراق، نافـهخيز از توست بلى! شفاعت انسان به رستخيز از توست تو كيستى كه قـيامت، قيامتِ كـبراست تو كيستى كه قـيامت ز قامتت پيداست تو كيستى كه «يدالله» در تنت جارىست زبان قاطع شمشير عدل تو كارى ست نگـاه مـنتـظـرانت هـنوز مـانده به راه سپـيد شد ز فـراق تو سنگفـرشِ پگاه خدا به دست تو دادهست عدل عالم را سـپـرده نـيـز به دسـتت حـساب آدم را ز هرچه هست به گيتى، سرآمدت خوانند تـويـى كه قـائـم آل محـمـدت خـوانـنـد ولادتت نه فـقـط آبـرو به شـعـبـان داد كه در ضميـر تمامى مردگان جان داد اَلا سـتارۀ مـوعـودِ گـرم و عالـمتـاب! به دشت تيـرۀ هـستى چو آفـتاب بتـاب بتـاب و ظلـمت ظلـم زمـانه را بـردار ز گـردههاى بـشـر تـازيـانه را بـردار
: امتیاز
|
مناجات نیمه شعبان با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
امـشب دلـم هـوای تـو دارد هـوای تو با اشک و ندبه پُر زده تا سامـرای تو قَـلْـبِـی لَـكُـمْ مُـسَلِّـمٌ وَ رَأْيِـی لَـكُـمْ تَـبَـعٌ لبـریـزم از محبت و مهـر و ولای تو چـشـمانـتـظـار آمـدنت مـادری غریب تا در طـواف کعـبه بپـیـچـد صدای تو دستی برآر و ذکر فرج را خودت بخوان چون مستجاب میشود امشب دعای تو اَشکو الِیکَ غربتی؛ آقای من کجاست؟ کی میدهـد نـدای فـرج را خـدای تو؟ این چـشـمها لـیـاقـت دیـدارتان نداشت دردا...! نبـوده چـشـم دلـم مبـتـلای تو دلگـیـری از سـیاهی پـروندهام، قـبول شـرمـنـده آمدم که بـیـافـتـم به پـای تو ما را به حق ساقی عطشان قـبول کن یـابن الـحـسـن تـمام وجـودم فـدای تـو با روضههـای فـاطـمـیـه قـد کـشـیدهام در آرزوی این کـه بـمـیـرم بـرای تـو ای زائر حسین! بگو خیمهات کجاست؟ تا کی بود سکـوت بیـابـان سـرای تو؟ ایکاش! دل، اسـیر هـوا و هوس نبود تـا مـیشـدیـم هـمسـفـر کــربــلای تـو در این غروب نیمۀ شعبان شه غریب هـیأت به پاست گوشۀ قـلـبِ گـدای تو
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
نیمۀ شعبان که میآید پُر از جان میشوم شوق باعث میشود مانندِ باران میشوم دردمـنـدم دردمـنـدم دردمـنـدم دردمـنـد با نگـاهِ مـهـدیِ موعـود درمان میشوم در شـبِ مـیـلادِ مـنـجـیِ تـمـامِ کـائـنات مـات و مبهـوتِ کلامُ الله قـرآن میشوم
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
عـیـدمـان آغـاز شد، آمـد بـهـارِ واقـعی دل به آرامش رسید از این قرارِ واقعی پر شد از عطـر گل نرگـس تمام سامرا تـا بـه دنــیـا آمـد آن امــیـدوارِ واقـعـی
: امتیاز
|
مناجات نیمه شعبان با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
مینشینم گوشهای و آهِ حسرت میکشم گوشهچشمی از تو را عمریست منّت میکشم از ازل «قالوا بلی» گـفتم برای دیدنت سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بیتو شد آواره! امّا بیتو من این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم! خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روز و شب بر لوح دل نقشِ شهادت میکشم در خـیالاتـم تجـسّم میکـنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمۀ شعـبان که میآید خجالت میکشم!
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
عالم سراپا نور شد، شمس و قمر مستور شد تابید انـوار خدا، بر سامرا و بر زمین میلاد آن جان جهان، باشد بهار عاشفان گنجینه خلقت شده، تکمیل با دُرّی ثمین
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
سرمای دی گذشته، بهاران رسیده است شبهای سخت هجر به پایان رسیده است درهای آسمان به دو عـالـم گشوده شد وقت نـزول سـورۀ باران رسیده است « أمًّ یُـجـیب» اهـل دعـا کـارگـر شده هر درد بیدوا پی درمان رسیده است
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
در صحـن طبعم واژهها هم بیقرارند انگـار حسّ و حال شعـری تازه دارند بارانی از مضمون چکید از چشمِ خودکار تـا ابــرهـای کـاغـذی قــدری بـبـارنـد او وارث اصلـی تـیـغ ذوالـفـقـار است
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
باز دل، چـلّهنـشـین حـرمِ راز شدهست مرغ شب، با نفس صبح همآواز شدهست با نـسیـمی که به دلجـویـی من میآیـد این گـل لالـه، که زیـبـایی بیحـدّ دارد در چـمـن تـازگی و لطـف مجـدّد دارد این گل سرخ، که از گلبن توحید شکفت جلوۀ « وَالقمر» و آیت « وَالعصر» آمد رحـمت واسـعۀ بیحد و بیحـصر آمد گرچه در خوشدلی فاطمه، تردیدی نیست چه بگویم که مرا عقدۀ عالم به گلوست داستان من وغم، خاطرۀ سنگ و سبوست عید روزیست، که بارد به جهان ابرِ کَرم عید روزیست، که آفاق گلِ نور شود از جهـان، سـایۀ بیـدادگـران دور شود عـید روزیست، که آفـاق منـوّر گردد عید روزیست، که دلها شود از غصه جدا روز آغـاز ثـمـربـخـشـی خـون شـهـدا بشنود گوش فلک، صوت خوش تکبیرش عید روزیست، که با عشق، هماهنگ شود عرصه بر تهمت و تزویر و ریا تنگ شود عید روزیست، که ایمان و امان تازه شود ای که جبریل امین، پیک پیامآور توست ای که عیسای نبی، روز فرج، یاور توست تو بـیا! تا غـم عـالم، هـمه از دل برود
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بهـار آمـد و عـطری به هر دیار زدند به جایجای زمین نقشی از بهار زدند فـرا رسـیـدن نوروز و موکـب گـل را به نـغـمه جـارچـیـان بـهـار جـار زدند به هر کجای در آید نسیم، عطـرافشان مگر که بر نَفَسش بوی زُلف یار زدند به روی جامۀ سبزی که بر تنش کردند هـزار بـرگ به پـیـراهـن چـنـار زدنـد هـزارها عَـلَـم سـرخ و زرد و آبیِ گل به این نویـد به گلزار و کوهسار زدند شکوه موکب میلاد حضرت مهدیست که بر زمین و زمان این همه نگار زدند رسـیـد مـهـدی مـوعـود کـز ولادت او به فـرق عشق و وفا تاج افـتخار زدند عصارۀ همه گلهای احمدی مهدیست طـلایــهدار سـحــرگــاه نــور مـیآیــد امـيـر قــافـلـۀ شـوق و شــور مـیآیــد گـشـوده پـنجرۀ نـور بر زمین و زمان امــام نــور کـه در سـال نــور مـیآیـد امـام يـازدهـم را به شـادی و تـبـريک مَلَک ز هر طـرفی در حـضور میآید به مـنـزل دل ویـران مـا بُـوَد نـزدیک طــنـیـن قــافــلـه کـز راه دور مـیآیــد ز شــوق تــابــش ایـن آفــتــاب آزادی ز ذرّه ذرّه ســـرود ســــرور مــیآیــد پس از سه روز سفر در عوالم ملکوت ز مــيـهــمـانـی ربِّ غــفــور مــیآیــد ز غــیـب یـافـتـه اَلـواح مـهــدویّـت را کَـلـیـم عـالَـم رَجَـعـت ز طـور مـیآیـد بود کريم و همين بس کرامتش که مدام از او عـنايت و از مـا قـصـور میآیـد عصارۀ همه گلهای احمدی مهدیست نظامبخش جهان و جهانِ جان مهدیست امام منتقـم و صاحبالزمان مهدیست کسی که عـدل عـلی را به معنی اعلی برای نوع بـشر آرَد ارمغان مهدیست کسی که با کـلماتـش به ظاهر و باطن کتاب حُسن خدا راست ترجمان مهدیست کسی که رجعت والای صالحان زمین برای یاری او میشود عیان مهدیست کـسی که فـیض نگـاه ولایـتـش امروز نگاهدار زمین است و آسمان مهدیست وجود او همه لطف است و غیبتش همه لطف کمال لطف خـدا بر جهانیان مهدیست کـسـی کـه زمـزمـۀ عـاشـقـانـهاش آرد نزول بارش رحمت به انس و جان مهدیست عصارۀ همه گلهای احمدی مهدیست
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بـهــارِ آمـدنـت مـیبـرد زمــسـتـان را بیا که تـازه کنم با تو هر نفس جان را به بـرف بیرمـق روی کـوهها برسان سـلام گـرم و خـوش آفـتـاب تـابـان را شبـیه شاخۀ گل کرده روی دست بهار پُر از امید کن آغـوش این درخـتان را بـرای چـشـمـۀ خـشکـیـدۀ نـگـاهـم بـاز بخـوان شـبیه گـذشته دعـای بـاران را به شـوق آمـدن روزهای خـوب هـنوز نشـسـتهام به تمـاشـا غـروب ایـوان را کجاست گـمشدۀ من در این هـیاهـو؛ آه سـکـوت میکـنم انـدوه هر خـیابـان را چـقـدر بیتو از این راهها گـذر کردیم چقدر بیتو همه نیمههای شعـبان را...
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شعری به رسم هدیه، سلامی به رسم یاد روز تــولـد تـو سـپـردم بـه دسـت بــاد ای باد! راه خـانۀ مـوعـودمـان کجاست ای رودهای گمشده! مقصودمان کجاست ای کاش باد بود و غـزل بود و جادهها مـیآمــدیـم سـوی تـو مـا پــا پـیــادههـا میآمدیم و عرض ادب، عرض احترام تـبـریک عـیـد و گـفـتـن لبـیـک یا امـام روز تـولـد تو زمـین مـهـربـانتر است خورشید شادتر شده گویا جوانتر است کوچه به کوچه زمزمۀ طاق نصرت است عید است و جمکران تو امشب قیامت است دورم ولی تو مرحمتت دیر و دور نیست بودن فقط منوط به شرط حضور نیست مادربزرگ گفت که او، حَیّ و حاضر است بر حال ما همیشه نگهبان و ناظر است دستش گرهگشاست، نگاهش گرهگشاست یک خنده روی صورت ماهش گرهگشاست ای دل چرا شکسته و ساکت نشـستهای چیزی بگو که ندبه و آهش گرهگشاست شعبان کرامت است و شفاعت علیالخصوص مـاه تـمـام نـیـمـۀ مـاهـش گـرهگـشاست شب پشت شب گره به گلوی غزل زده حلقه به حلقه زلف سیاهش گرهگشاست حلـقه به حلـقه در زده تبـریک گـفـتهام نـام تو را در این شب تـاریک گـفـتهام نام تو روشنایی صبح است و راز عشق خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق روز تــولــد اسـت و ســلام و ارادتــی دادم بـه دسـت بـاد بـه شــوق زیـارتـی
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
امشب شب شبهای درخشان جهان است امشب شب گل، یا شب دل، یا شب جان است آن نورتر از نورتر از نور رسیدهست نوری که به رگهای جهان در جریان است آن تازهتر از تازه که در باغ دمیدهست گلچهره و گلجامه و گلبویدهان است دل میزند اینبار، خبر چیست؟ مگر چیست؟ دل میزند و این ضربان، نبض زمان است تا صبـح، دمـادم پـر و آواز و فـرشتـه در باد از آن دشت به این دشت، وزان است امشب شب میلاد، شب نور، شب سور امشب شب شبهای درخشان جهان است
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بال و پر را باز کن، بر هم بزن تا سامرا میبرد مرغ دلت را یک سخن تا سامرا رخصت از زهرا بگیر و وارد این خانه شو بلکه مهمانت کند لطف حسن تا سامرا خـانۀ دوّم حـسن بـابِ کـرامت میشود باز شد چشمانِ مست صاحبم بر روزگار آمـده تـابی دهـد بر سیـنـههایِ بیقـرار آخـریـن آئـیـنـۀ پُـر نـورِ مـعـبـود آمـده با قدومش عالمی را پُر هیاهو کرده است هر دلِ بشکستهای را بندِ گیسو کرده است مژده ای یاران که تندیسِ سعادت میرسد از گل نرگـس نشو غافـل که آقایی کند میرسد روزی که بر نُه طاق مولایی کند مژده ای یاران امامِ مهربان گل کرده است نیـمۀ شعـبان تجلّیِ غـدیری دیگر است روزِ بیعت روزِ میلادِ امیری دیگر است مـطـمئـنم که خـدا اتـمامِ حجّـت میکـند
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
از بام فـلک تا به زمین زین خـبر آمد از دامن نرجس پسری چون قـمر آمد بر سائل و بر عاشق و خدمتگر و مداح صد شُکر که خورشید وصال دگر آمد ****************** بر منـتظران این خـبر خوش برسانـید شهد و شکری بر لب عـشاق چـشانید بر سـر در دیـوارِ حسـیـنـیه و مـسجـد جانا همگی جای گـلاب گـل بـفـشـانید ****************** کامشب شب میـلاد بنی فاطـمۀ ماست آن حضرت مهدی که شفیع همۀ ماست جـان هـمــه عــالـم بـه فــدای قــدم او لبیک به او هر دم و آن زمزمۀ ماست ****************** ای جان دل فـاطـمه ما را نظـری کن از کـوچـۀ تـنـهـایی دلـهـا گـذری کـن ما سوخـته دلان تـشنۀ دیـدار تو باشیم کامشب شب عید است و تو لطف دگری کن ****************** ای نـور دل جان عـلی کی خـبر آری تـا بـر سـر ایـن دیـدۀ مـا پـا بـگـذاری یا حـضرت مهـدی خـبر از آمدنت ده کی صوت الـهی بـرسد از لـب قـاری
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
شب قدر است و شب بارش خیر و برکات آمـده مـاه جـبـیـنی کـه بُـوَد جـلـوۀ ذات آمده تا که شـود ساحـل کـشـتی نـجـات به قـدمهای پُـر از مـیـمـنت او صلوات آمـد و بـر هـمـۀ خَـلـق سـرآمـد گـردید پـسـر فــاطـمـه هـمنـام مـحـمـد گـردیـد آمــده آنـکـه بُـــوَد آیــنــه روی نـــبــی مثل او نیست درخـشنده به عالم نَـسَبی خـانـدانـم هـمه قـربـان چـنـین اُمّ و اَبی چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شبِ قدر که از عرش تنزّل میکرد به روی دامنِ پاکـیزه زنی گـل میکرد جلـوۀ رَبّ جلـیل آمده امشب به ظهـور آمد و سامره شد با قـدمش وادی طـور چشم شیطان صفتان کور شد از تابش نور قُـل هُوَاللهُ اَحَـد؛ چشم بَد از رویش دور حُسن او از همۀ نیک رُخان بُرده سَبَق بر روی بازوی او نقش شده: جاءَ الحَق اشکِ شوقِ پدری میچکد از چشم ترش میزند بوسه به رخسارۀ همچون قمرش صدقه میدهـد امـشب به گـدایانِ درش کاشکـی جـانب ما نیـز بیُـفـتـد نـظـرش بشنو ای سوخته بالی که به کُنجِ قـفسی دستِ خالی نرود از درِ این خانه کسی مهر مهدیست که جاری بُوَد اندر رگ و پوست دشمنش دشمن و با دوست او باشم دوست (به جهان خُرّم از آنم که جهان خُرّم از اوست) (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) (هرکجا هست خدایا به سلامت دارش) لایـقـم کـن که شـوم مـنـتـظـرِ دیـدارش او بیاید همه جا امن و امـان خواهد شد این جهـنّمکـده گـلـزار جـنان خواهد شد او بـیاید هـمـۀ عِـلـم، بـیـان خواهـد شد (نفس باد صبا مُشک فشان خواهد شد) عـالـم پـیـر جـوان میشـود ان شـاء الله حضرت نـور عیان میشود ان شاء الله کوکب دُرّی و رَخشندهتر از هر ماه است گرچه مهدیست، ولی هادیِ هر گمراه است به خـدا سـیـنه او مَـخـزنِ سِـرّ الله است از پـریـشانیِ دلسـوخـتـگـان آگـاه است در جهانی که پُر از قیل و پُر از قال بُوَد انـتـظـارِ فـرجـش افـضـلِ اعـمـال بُـوَد بارِ هجران به روی دوش کشیدن سخت است گلی از باغچه وَصل نچیدن سخت است پی محبوب دویدن، نرسیدن سخت است همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است در جـوانی ز غـمِ دوری تو پـیـر شدیم دیده بر راه نشـستـیم و زمینگـیر شدیم یک کـبوتر وسـطِ لانـه صدایش میزد مـادرش پُـشتِ درِ خانه صدایش میزد بـیـنِ آتـش پَـرِ پـروانه صـدایش میزد از غـم و طعـنه بیگـانه صدایش میزد صبر کن فاطمه! یک روز کسی میآید (مـژده ای دل که مسیحا نفـسی میآید) شب عید است ولی افضل اعمال؛ حسین ذکر روز و شب تو در همه احوال؛ حسین باز هم روضه بخوان؛ روضۀ گودال حسین تنش از سُمّ سُـتوران شده پامال، حسین بر دلش بود چو او، زخمِ عمیقی زینب آه! برگـرد! به مضـطـرّ حـقـیقی زینب
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
از کرانِ بیکرانها جلوۀ مطلق رسید وارث شیر دلیر خـیبر و خـندق رسید فاتح دلهای عاشق صاحب بیرق رسید شرح آیات خدا مصداق جاءالحق رسید شـورهزار دیـدۀ مـا لایـق بـاران شـده بیشتر یاد توأم چون نیمۀ شعبان شده! گرمی خـورشید دلها ماه مجلس آمده تکـیهگـاه عـاشـق ناچـیـز مـفـلِس آمده هر دل غمدیدهای را یار و مونس آمده یاس زهرا بر سر دستان نرجس آمده هرچه غم از عالم و آدم فراری میشود نام او را میبـرم دنیا بهـاری میشود میبرد دلهای ما را شور شـیدایی او میدهد حاجات ما را لطف زهرایی او بینـیـازم از هـمه با رزق مـولایی او زنده گـشتم با نفـسهای مسیـحـایی او یابن زهرا یابن طاها یابن یاسین آمده دردهای شیعـیان را نـور تسکین آمده تا تـبـسم میکـند احـساس پیدا میشود در هوایش حسّ و حالی خاص پیدا میشود از کلامش عطر ناب یاس پیدا میشود در نگاهش غیرت عبّاس پیدا میشود نور چـشمان عـلی بن ابیطالب تویی ای امام منتظَر؛ حاضرترین غائب تویی خاکـسارم با نگـاهت آسـمانی میشوم هر سحر سفره نشین مهربانی میشوم شب به شب مهمان بزم همزبانی میشوم تو مرا میخوانی و من جمکرانی میشوم مـایـۀ آزادی این نـالـۀ در حَـصـرِ من دم به دم میخوانَمَت ای سورۀ والعصر من بشنو از نی از غم دوری شکایت میکند در غروب عاشقی گریه برایت میکند میرسی و آه؛ آویـنی حکـایت میکند جمعهای فـتح نهایی را روایت میکند میرسی و میشود ذکر لبانت بیشمار لافـتی الّا عـلی لا سـیف الّا ذوالفـقـار علّت سرمستی دلهای ما جام علیست هر کسی چشم انتظار توست همگام علیست پرچم تو پرچم تشخیص اسلام علیست جشن میلاد تو روز بردن نام علیست یـادگـار کـربـلا از راه میآیـی عزیز با تـمـام شـهـدا از راه میآیـی عـزیز ذکر دنـیا ذکر عـقـبا یالثارات الحسین نالـۀ عـشّاق زهـرا یالـثـارات الحـسین کربلا میخوانَد این را یالثارات الحسین میرسی با یا علی با یا لثارات الحسین مرهـم زخـم فـراق سـیـنۀ ما میرسی ای امــیـد آخـر آدیــنــۀ مـا مـیرسـی خستهام از ندبههای غمگسار جمعهها این دل غـمـدیـدۀ ما بیقرار جـمعـهها هرکه را دیدم شده لحظه شمار جمعهها پیر کرده عاشقـت را انتـظار جمعهها نالـهام؛ حرفـم؛ سکـوتم یا اباصالح بیا الـتـمـاس هـر قـنـوتـم یا اباصالـح بـیا
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
حضرت عشق! قدم در دلِ دنیا زده است گلِ نرگس ز عنایت به زمین پا زده است آمــده حـجّـتِ آخــر کـه بـبــارد ز کـرم قدمِ پاک خودش را رویِ دلها زده است انـبــیـا مـنــتـظــرِ روزِ تــوّلــد بــودنــد پـرده را یـار سرانجـام به بالا زده است تا درخشید چنان مِهر فروزنده به خاک پیرهن چاک زده دل به مصّلا زده است پدرش دید، صدا زد که عجب خالقِ من در رُخِ ماهِ پـسر جـلـوۀ طاهـا زده است طیّب الله بر این دسـت و به این بازوها قـدرتش را چقَـدَر غالبِ مولا زده است انـتـهـا نـیـسـت بــرایِ دلِ دریــایــی او با کَرَم «مهدیِ من» طعنه به دریا زده است به همین زودی زود است که در غیبتِ خویش همه بیـنند که دلدار به صحرا زده است ای بمیرم که چه صبری به دلِ مهدیِ ماست لحظهها را همه بر غصّه و غمها زده است
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
زمین چشم انتظار مقدمش تا آن نگار آید زمان هم بیقراری میکند تا آن قرار آید شکوفا میشود امشب گل نرگس به دامانش به گلزار ولایت آخرین گل هم به بار آید
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
در راه خدا جز تو مرا راهبـری نیست بیشمس جمال تو فروغ سحری نیست گر ذرهای از مهر تو در سینۀ ما هست از محـکـمه عـدل الـهی حـذری نیست در عرش ملائک شب میلاد تو گـفـتند مـثـل پـر قـنـداقـۀ او شـاه پـری نیـست ذرّات جـهـان آیـۀ تـطـهــیـر شــنـیـدنـد ذرّات جهان را ز ازل گوش کری نیست در شکل بشر آمدهای روی زمین لیک در حد تو و عترت پاکت بشری نیست بر گرد تو جز مادرت ای شمع فروزان از گـردش پـروانۀ عاشـق اثری نیست بـا آدم از آئـیـن وفــا گـفــتـی و دیــدی از خوی وفاداری سگ هم خبری نیست جـز لعـل لب و زلف رها و خـم ابـرو بر نیزۀ شعری که سرودند سری نیست تــرویـج شـعـائـر بـه مُـد روز در آمـد دیگر ز کمالات سرودن هـنری نیست میـخانۀ مسـتانِ غـم عـشق شلوغ است در کوچۀ نیکو صفتان رهگذری نیست سـر میشکـنـند از غـم بـابـای یتـیـمان از آه یتـیـمان به دل کس شرری نیست بر عکس شنو روضۀ مادر که در این عصر منکر زند آتش در دین را عمَری نیست از کـردۀ خـود باز پـشـیـمان شده کوفه اینـبار بیا کوفه علی خیره سری نیست گـرگان گـرسـنه همه در جـلـد شـبانـند در گـلۀ این مدعـیان شـیر نـری نیست در نیـمه شعـبان همگی مست سروریم افـسوس کـسی منتـطر منتَـظَری نیست تا دامن صحـرا نـشـود مـأمن مجـنـون از محشر رخـسارۀ لـیلی ثـمری نیست تـا از کـمـرش بـشـکــنـد آئـیـن ریـا را غیر از فـرج منجیِ عـالم تـبری نیست بس کن (حسن) این شیوه منفی نگری را تاریک شد افکار تو نور بصری نیست بر هر که غـلط کرده تشر میزنی اما انگار که اعمال خودت را تشری نیست
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
مـژده ای اهل ولا صاحـب دوران آمد پـادشـاه دل مــا در دل شــعــبــان آمـد قحـطی عـشق مـیان هـمه دنیا شده بود ناگـهان یوسـف ما از سوی زندان آمد از تن خشک زمین تاب و توان پر زده بود با قـدوم گـل نرگـس به تنـش جـان آمد عالم از بوی گلی غرق تبسم شده است در گـلـسـتـان ولا لالـه و مـرجـان آمـد همه در عرش خدا دست به سینه شدهاند چون که بر روی زمین حضرت جانان آمد صاحب کل زمان حضرت محبوب سلام از نفـس های تو بوی گـل ریحـان آمد آید آن روز که شیعه بشود شاد که چون خـبـر آیـد کـه فـراق تـو به پـایـان آمـد
: امتیاز
|